هنوز هم من
جوجو مویز
برگردان:
راضیه مرادی
شابک:
۹۷۸-۶۰۰-۸۸۱۲-۰۴-۳
۴۳۶ صفحه، قطع رقعی، جلد شومیز
بهار ۱۳۹۸، چاپ پنجم، نشر میلکان
نسخه جدید این کتاب در حال چاپ است.
تلفنم رو از جیبم کشیدم بیرون و عکس ها رو رد کردم تا به عکسهای مورد علاقهام از سم رسیدم که با یونیفرم سبز تیره ش روی تراس نشسته بود. تازه کارش تمام شده بود و چای مینوشید، در حالی که به من لبخند میزد. خورشید پایین پشت سرش بود و یادم میآد که داشتم به خورشید نگاه میکردم که چطوری پایین میرفت. چایی من روی طاقچه ی پشت سرم سرد میشد، درحالی که سم با صبوری نشسته بود تا من ازش عکس بگیرم.
(خیلی خوش تیپه! اونم میآد نیویورک؟)
اون شب خواب ویل رو دیدم. خیلی کم خوابش رو میدیدم. روزهای اولی که اونو از دست داده بودم، اون قدر غمگین بودم که فکر میکردم یه نفر درست تو درونم یه سوراخ درست کرده. وقتی با سم آشنا شدم، خواب ها متوقف شدن. اما دوباره خوابش رو دیدم. بعضی وقت ها، اونقدر زنده و واقعی به نظر میرسید که انگار واقعا جلوی من وایساده بود.