Avand Danesh Book Store

Search
یک جاسوس در میان دوستان
کیم فیلبی و خیانت بزرگ
بن مک اینتایر
برگردان: علی هادی
شابک: ۹۷۸-۶۰۰-۴۶۱-۰۱۶-۲
۴۴۸ صفحه، قطع رقعی، جلد شومیز
بهار ۱۳۹۹، چاپ دوم، نشر کتاب کوله پشتی
نسخه جدید این کتاب در حال چاپ است.
  • توضیحات

او مردی لاغر اندام بود که به‌ عنوان یک جاسوس زیرک معروف بود، مردی که نگاه سریع طنزآلودش از پشت عینک گِردش خبر از ذهن کنایه‌آمیزش می‌داد. از نظر رفتار و پوشش، تداعی‌ کننده‌ی رئیس یکی از دانشکده‌های عالی آکسفورد یا کمبریج بود اما با بارقه‌ای از بی‌رحمی دنیاپرستانه که معمولاً در زندگی دانشگاهی قابل‌ مشاهده نیست. خارجی‌ها او را دوست داشتند و خوش‌ خلقی و داستان‌های مستهجنش را می‌پسندیدند. او با آمریکایی‌ها بسیار خوب کنار آمد. تصویر رسمی و بانو منشانه‌ی همسرش در پس‌زمینه این احساس که شعبه‌ی اطلاعات بریتانیا در بیروت را یک جنتلمن اداره می‌کند، تقویت کرد.
الیوت و فیلبی دوباره از هم جدا نشدنی بودند، چه به لحاظ حرفه‌ای و چه اجتماعی. فیلبی ناگهان به روند جمع‌آوری اطلاعات، که تا آن زمان برایش حالت تفریح‌گونه و حتی بی‌علاقه داشت، شتاب داد. الیوت او را به‌ کار می‌گماشت، برایش هدف تعیین می‌کرد، او را به سفر می‌فرستاد و از او گزارش‌هایی را می‌خواست که در قالب مکالمات جمع‌آوری می‌شد.» در طول چهار سال اول در بیروت، فیلبی فقط دو بار از لبنان خارج شد، یک‌ بار به‌ مقصد سوریه و بار دوم برای ملاقات پدرش در عربستان سعودی. به درخواست الیوت، او اکنون در تمام خاورمیانه می‌چرخید؛ مانند عراق، اردن، مصر، کویت و یمن، در ظاهر به‌ عنوان مأموریت روزنامه‌نگاری. این خبرنگار سست و رخوت‌آلود اکنون تبدیل به گردباد خبری شده بود. اما اگر کسی دقت می‌کرد، احتمالاً درمی‌یافت که این خروجی باز هم پایین‌تر از توان تلاش او بود؛ او بیش از آنکه بنویسد، از مکان‌ها و افراد دیدن می‌کرد، دست‌ کم درملأ عام. در نه ماه اولِ سال ۱۹۶۰، او فقط شش مطلب برای آبزرور نوشت. یکی از سردبیران اکونومیست طی دیداری با فیلبی اشاره کرد که به‌ ندرت برای مجله می‌نویسد، و تصادفاً پرسید که آیا برایش «کار با دو کارفرما» دشوار است. فیلبی لحظه‌ای شوکه شد و سکوت کرد، اما بعد دریافت که منظور سردبیر کارفرماهای دو‌ روزنامه است، نه کار جاسوسی او.
لیست ناشران